*گفتن از تویی که عزیزترینی*

سلام به دخمل نازم،الان دو سال و 7 ماه داری و خانمتر شدی،بالاخره  با تلاش مامی خواب شما تنظیم شد و من از این بابت خیلی خوشحالم،اینطوری صبحا هم زودتر بیدار میشیم و به کار خودمونم میرسیم،قبل خواب مسواک میزنی(به مدت طولانی البته )و شیر با قند میل میکنی و میری داخل تختت تا بخوابی هم باشما بازی میکنم بعد قصه میخونم وبعد شعر ولالایی تا خانم خانما خواشون ببره،برات یه تخت خواب جدیدم گرفتیم چون تخت قبلیت نوزادی بود و راحت نبودی داخلش،غذا خوردنتم گاهی خوبه گاهی بد،یه مدت به شیوه بر عکس موفق شدیم به شما غذا بدیم،مثلا میگفتیم حق نداری غذا بخوری با این شیوه شما تحریک میشدی و غذا میخوردی،اینم بگم شیوه ابداعیه بابا سعید جونی بود هههههه،الان زیاد جواب نمیده،دیگه اینکه چند تا شعرم بلدی و با زبون شیرین بچه گونت از حفظ میخونی و ما هم تا میتونیم میبوسیمت و قربون صدقت میریم،برات رنگ انگشتی خریدم و شما عاشق بازی با رنگ انگشتی شدی و کلی باهاش ذوق میکنی و مارم دعوت به نقاشی میکنیپارک و خیلی دوست داری اما بیشتر تو پارک شیطونی میکنی بیشتر بجای بازی و از سرسره آویزون میشی و تاب میخوری ژانگولر مامان،دیگه خودت حسابشو بکن تا برگردیم چه قدر خستمون میکنی،الانم از خواب پا شدی میگی عروسک منوبرات بخونم،هنوزم هروقت میبرمت خانه بازی  زود از اتاق میای بیرون و میزنی زیر گریه و میخوای بیای بغل من،امیدوارم تا 3 سالگیت بتونی بمونی و بعد من بتونم بزارمت مهد که بیشتر بابچه ها باشی و چیزای جدید یادبگیری اما اینم بگم تایم خیلی کم تو مهد میخوام بزارمت،خودم در خدمت گذاریت حاظرم بانو،خیلی شیطون و شیرین زبونی،از بس لاغری بعضیا بهم میگن چرا اینقدر لاغری و من سعی میکنم از حرفشون ناراحت نشم چون قرار نیست همه تپل باشن اصل سلامتیه شماس که کاملا سالمی خدا رو شکر،هرچقدر مامان تو کار مردم فضولی نمیکنه اما مردم فضولی میکنن،بهترازاین جمله هم نتونستم به کار ببرم،با بچه ها میونت خوبه و باهاشون کنار میای،از عادتای بدت بگم که همش دستتو لباستو یا اشیا رو میبری دهنت و من از اینکارت خیلی  عصبانی میشم  لاک تلخ گرفتم و به کمک اون موفق شدم تا دستتو نبری دهنت،خیلی وقتام حرف گوش نمیکنی  و کار خودتو انجام میدی که اقتضای این دوره از سنته،من سعی میکنم که بد بار نیارمت و رفتار خوبی داشته باشم،هر چیز به نفعت باشرو انجام میدم و همیشه حرف شما نیست،بله اینجوریاس،گاهی هم که خیلی بد اخلاق میشی حتی بغل مامی هم ساکت نمیشی و خودتو پرت میکنی از بغلم و کلافه میکنیم،عیب نداره بزرگ میشی همه اینا میشن خاطره،مهم اینه که تو هستی و زندگی با شما قشنگتره،ان شالله بازم میام و برات مینویسم تا چشای قشنگ و معصومت بعدا دلنوشته هامو بخونه