میس آنیتامیس آنیتا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

*سفید برفی*

*تعطیلات تابستونی 94*

1394/6/10 2:30
نویسنده : mami mahnaz
554 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دخمل یکی یه دونم آنیتا خانم،عزیز دلم یه سفر یه هفته ای خیلی خوب رو گذروندیم،رفتیم گرگان(آق قلا) پیش دوستای ترکمن خیلی خیلی مهمان نواز و مهربونمون،سه روز اونجا بودیم،معمولا دوسال یه با رمیریم پیش دوستای گلمون،شما باهاشون خیلی راحت بودی و خندم میگرفت از دست شما که انقدر احساس راحتی میکردی،حتی از در مهمان وارد نمیشدی،از در خودشون میرفتی،هر چی هم میخواستی بهشون میگفتی،اولین جایی بود که انقدر راحت بودی و خداییشم خیلی خانم  بودی عسلم،خیلی خوش گذروندیم،رفتیم جنگل ناهارخوران،بندر ترکمن،مرز اینچه برون یا همون مرز ترکمنستان،بهم عادت کرده بودیم و شما هم  با ماریا جون دخترشون خیلی جور شدین،اگرچه زبون همو نمیفهمیدین،ماریا ترکمنی حرف میزد شما فارسی،بعد از اونجا برگشتیم ویلا و ستاره جونینام روز بعدش به ما ملحق شدن و با هم دریا و جنگل رفتیم و خوش گذروندیم،فقط شب آخر شما رو پشه زد و تا صبح هر دو خوب نخوابیدیم،یه چیز جالب اینکه شما تو گرگان به ماریا میگفتی ستاره وما همش میگفتیم ماریااا،تو شمال برعکس بودی به ستاره میگفتی ماریا و ما میگفتیم ستارهههههه،جالیب تر که به مامان ماریا میگفتی مامان ستاره و بر عکس ،روز آخرستاره اینا رفته بودین،بابایی هم خوابیده بود که برای رانندگی شب اماده بشه،دوتایی رفتیم جاده و قدم زدیم تا مغازه که برات خوراکی بخرم،منظره ی خیلی قشنگی بود،دیدن جنگل و سرسبزی و مه بالای جنگل خیلی رویایی بود و از دیدنش لذت بردیم و نفس کشیدیم،تو راه برگشت هم شبنم میومد و زیبایی جاده رو صد چندان کرده بود،اول از خدای مهربونم ممنونم و شکر میکنم که تن سالم و دل خوش داد بهمون که کلی کیف کنیم،بعد هم از همسر مهربون و عزیزم که بهترین بابای دنیاس ممنونم و از خدا میخوام سایشو از سرمون کم نکنه،خدا رو شکر و شکر و هزاران شکر

niniweblog.com

اینجا لباس محلی تنته خیلی خوردنی شدی

 آنیتا جونم

آنیتا جون و ماریا جون

ماریا وآنیتا

بابایی و آنیتا کنار آقا گاوه

 

بابا و دخملش

گلم جلوی گلفروشی

عسلم

عسلم

عکسای نوشهر

در ادامه مطلب

ساحل علیرضا

عسلم

آنیتای من وستاره جون

عسلم وستاره

اینجا هم با هم رفته بودیم پیاده روی تو جاده

عسلمانیتا

مامان مهناز وآنیتا سوغات شمال به دست

مامان و آنیتازنبیل حصیری

پسندها (1)

نظرات (1)

(hamid(sogand
20 آبان 94 8:22
سلام صبح شما بخیر وخوشی ماشالا آنیتا جووون چه دختر ناز و خوشکلیه خدا این غنچه خوشکل را برای شما و بابای گلش حفظ کنه خوشحال میشم به وب دخترم سر بزنید برای شما و خانواده گلتون آرزوی سلامتی و سعادت دارم مانا و برقرار باشید سلام،ممنون ،نظر لطف شماس،حتما سر میزنم،با آرزوی موفقیت
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به *سفید برفی* می باشد