*عیدت مبارک نفسم*
1 سلام سبز و بهاری به یه دخمل ناز و مامانی،عزیز دلم یک هفته مونده به عید خاله ها اومدن کمک و با من و بابایی خونرو تمیز کردیم و آماده ی سال جدید شدیم،قبل از تحویل سال زیاد دخمل خوبی نبودی و یه کوچولو اذیتمون کردی،حتی نتونستیم یه صفحه قرآن بخونیم چون میخواستی زود از دستمون بگیری،لحظه ی تحویل سال خیلی لحظه ی قشنگیه و امسال دومین سالی بود که در کنارمون بودی و لحظاتمونو قشنگترکردی با وجود شیطنتات،سفره ی هفت سین رو هم بخاطر اینکه شما دست نزنی و بهم نریزی رو اپن چیدم،هفته ی اول و بامهمونی رفتن و مهمون اومدن گذروندیم باوجود سختی و خستگی خوش گذشت،یکی دو روز تلخ رو هم تجربه کردیم اما،تلخ و شیرین باهمه گل قشنگم،راجع عکس گرفتن بگم که هیچوقت همکاری نمیکنی و عکسات یا تاره یا منظرش جالب نیست اما همه جوره خوشگلی خانم خانما
اینم عکسای سفره هفت سینمون که دو طرف اپن چیدم