میس آنیتامیس آنیتا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

*سفید برفی*

*یه روز خوب اما بد*

1393/12/4 15:57
نویسنده : mami mahnaz
201 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم یه روز تب کردی و من فکر نمیکردم چیز مهمی باشه،تب بر دادم و شیاف زدم اما با این روش فقط دو ساعتی حالت خوب میشد،تا اینکه جمعه که دوست بابایی رو دعوت کرده بودیم اولش خوب بودی اما باز بی حال شدی و اصلا اشتها نداشتی،پاشویت کردیم و بازم شربت و شیاف،سر سفره هم فقط بغل من میومدی و بی حال تو بغلم بودی و این برام خیلی سخت بود و طاقت مریضیتو نداشتم،با اینکه نمی تونستم غذا بخورم ولی مجبور بودم بخاطر مهمونا غذا بخورم اما بغض داشتم و خیلی سعی کردم که ناراحتیمو به چهرم نیارم،از یه طرفم خوشحال بودم دوستای جدیدمون اومدن و با هم آشنا شدیم،خونگرم و مهربون بودن و خیلی خاکی،همونطور که ما دوست داریم،یه دختر ناز با موهای فر داشتن،از شما بزرگتر بود و خیلی دوست داشتنی بود،یکم با هم بازی کردین اما وقتی بی حال شدی دیگه بازی نکردی،ستاره کوچولو برات یه عروسک خوشگلم آورد،دستشون درد نکنه،بعد از رفتن اونا خوابیدی اما تا صبح خیلی حالت بد بود و من و بابایی هم مثل شما نتونستیم بخوابیم و هواتو داشتیم،صبح بردیمت پیش دکترت و دکتر گفت که گلوت شدیدا چرک کرده و به شما دوتا پنی سیلین داد،خدا رو شکر الان خیلی بهتری،خیلی بهمون سخت گذشت،الهی هیچوقت مریض نشی و همه نی نیا سالم باشن،آمین

این عروسکم هدیه ی ستاره جون به شماس

عروسک

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به *سفید برفی* می باشد