*نانازم دوباره واکسن زده*
آنیتای من واکسن چهارماهگیتوزدیم وخیالم راحت شد،روزی که واکسن زدیم خاله معصومه قراربود بیاد وپای شمارونگه داره،امامن وبابا زودتر رسیدیم خانه ی بهداشت وخاله دیررسید چون باشگاه بود،خودم پاتونگه داشتم اما به پای کوچولوت نگاه نکردم چون دل نداشتم نگاه کنم،قبل واکسن خیلی نازدور و برت رونگاه میکردی واکسنتو که زدن جیغت رفت روهوا امازودساکت شدی،درطول روز هم بیقراربودی امانه زیاد،مظلومانه گریه میکردی گاهی و معلوم بود درد داری،خاله جون هم اومد خونه ی مامانی کمک کرد وحواسش به شما بود دستش دردنکنه،شب راحت خوابیدی واذیت نداشتی بگردم برات که دردکشیدی زندگی،کاش دردشومن میکشیدم،خداروشکر 1مرحله دیگه روپشت سرگذاشتیم قربونت بشم،راستی قدشما 63 بود و وزنت 5700 که گفتن همه چیزت خوبه،زنده باشی قشنگم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی