*دخترم و بزرگ شدنش*
بازم سلام ماماني،شما الان دو سال و سه ماه داري،خيلي خانم شدي و كاملا حرف ميزني و ماشالله خيلي باهوشي،گاهي وقتا من وبابايياز حرفات تعجب ميكنيم،غذا خوردنت خيلي خوب نيست،به زور هواپيما بياد دهنت واين حرفا چند قاشقي ميخوري،عاشق بستني هستي وماست،در مورد خوابت بگم كه بيشتر دير ميخوابي هنوز و خيلي مقاومت ميكني تابيدار بموني،ماشالله خيلي شيطوني و يه جا بندنميشي،حتي داخل ماشين،بخاطر شما تقريبا يكسالي بود پشت رل نميشستم اما جديدا ميشينم چون يكم ترسو شده بودم و بايد ترسم بريزه،بابايي خيلي هوامو داره،اماوقتي پشت رلم شما همش ميخواي بيايي بغلم وتا جايي كه بشه بابايي حواستو پرت ميكنه،هر وقتم بابايي داره رانندگي ميكنه،به قول خودت قان قان ميده ...
نویسنده :
mami mahnaz
17:30